wax


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
wax

واکس اسکى ،موم ،مومى شکل ،شمع مومى ،رشد کردن ،زياد شدن ،(درموردماه)رو به بدر رفتن ،استحاله يافتن
معمارى : موم
ورزش : واکس زدن سطح فوقانى تخته موج

 
کلمات مرتبط(21)