wear


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
wear

سائيدن ،سايش ،پوسيدگى ،فرسوده شدن ،پوشيدن ،در بر کردن ،بر سر گذاشتن ،پاکردن( کفش و غيره)،عينک يا کراوات زدن ،فرسودن ،دوام کردن ،پوشاک
علوم مهندسى : خوردگى
زيست شناسى : ساييدن
ورزش : تغيير سمت دادن به دور از باد
علوم هوايى : فرسايش
علوم نظامى : فرسايش خوردگى جنگ افزارها

 
کلمات مرتبط(32)