whisker


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
whisker

)whiskery(موى اطراف گونه و چانه ،شارب ،ريش ،ماهوت پاک کن ،(د.گ).جاروب کوچک ،طره ،مودار
الکترونيک : سوزن بلور
علوم هوايى : کريستال منفرد کوچک عدسى شکلى که استحکام يا استقامت ان به بيشترين مقدارى که به صورت تئوريک قابل دستيابى است بسيار نزديک است

 
کلمات مرتبط(1) 

 
کلمات مرتبط(whisker):




بازگشت به واژه whisker



whisker pole