winch


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
winch

دستگاه وينچ ،وينچ کردن بکسل کردن ،(در بافندگى)استوانه تارکشى نخ ،(مک ).دستگيره چرخ جراثقال ،(م.م ).پيچ هر نوع ماشين يا دستگاهى که براى کشيدن بکار رود،هندل ،باچرخ يا دستگيره کشدن ،دوار،گردان
عمران : جرثقيل کوچک
علوم نظامى : دوار موتورى
علوم دريايى : دوار

 
کلمات مرتبط(6)