wire


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
wire

سيم کشى کردن ،ارتباط با سيم ،تلگراف کردن ،مفتول ،سيم تلگراف ،سيم کشى کردن ،مخابره کردن
علوم مهندسى : واير
کامپيوتر : سيم
الکترونيک : سيم
عمران : مفتول
معمارى : سيم
ورزش : خط اغاز يا پايان مسابقه
علوم نظامى : تلگراف زدن

 
کلمات مرتبط(166) 

 
 
@@@@wire
 
@@@wire
 
@@wire