writes


MHM Advanced English > Persian (v. 90)Download this dictionary
writes
واژه هاى شامل writes ـ (4)
 
write
[.v]: شرح چيزى را نوشتن ، با آب و تاب شرح دادن حذف ، کسر کردن ، سوخت شده ، محسوب کردن راى کتبى ، راى دادن به کسى که نامش در ليست کانديدهاى حزبى نيست نوشتن ، تاليف کردن ، انشا کردن ، تحرير کردن ، بعنوان يادداشت و براى ثبت نوشتن ، درج کردن ، ثبت
{کامپيوتر}: نوشتن
{قانون و فقه}: نوشتن
واژه هاى شامل
write ـ (34)