zero


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
zero

روى صفر تنظيم کردن ،صفر کردن صفر،نقطه صفر،قلق گيرى کردن تنظيم درجه جنگ افزار،هيچ ،مبداء،محل شروع ،پايين ترين نقطه ،نقطه گذارى کردن ،روى صفرميزان کردن
علوم مهندسى : محل صفر
کامپيوتر : صفر
عمران : صفر
بازرگانى : صفر
ورزش : تنظيم کردن ديد براى دقت در تيراندازى
علوم نظامى : تنظيم دقيق دستگاه

 
کلمات مرتبط(51) 

 
 
@@zero